آموزش ریاضی کار با انگشتان دست


ادامه نوشته

غدیر

 

    هر که من مولای اویم      پس علی مولای اوست

 

 

  

یه روز پیامبر ما        یه جا به نام غدیر      

              گفت به همه آدما:         

هرکسی من بوده ام          بزرگ و رهبر او               

از این به بعد علی هست     امام وسرور او                    

 از اون به بعد علی شد       امام ما مومن ها                

 عید میگیریم اون روز          تا بشه دنیا دنیا             

علی امام ما هست           اینو همه می دونیم                  

ما علی رو دوست داریم       شیعه اون می مونیم

 در روز عید غدیر                بر ما علی(ع) شد امیر

امیر مومنین است              امام اولین است

 

 

من بچه شیعه هستم               شاداب و شاد و خندان

             امام اول من علی است             شاه مردان

             من بچه شیعه هستم              مثل گل بهارم                       

             این است افتخارم                    علی رو دوست دارم

             من بچه شیعه هستم               صورتم مثل ماهه

             شعار من همیشه                   علی ولی الله

             شیعه ی علی(ع)                   بوده رستگار

             دشمن علی(ع)                     شده زشت و خوار

             مهر او نشست                      توی قلب من

              روز و شب از او                      گفته ام سخن

              ای علی(ع)تویی                    رهبر و امام

               صحبت تو هست                   بهترین کلام

               مهرت ای علی(ع)                  از سعادت است

                یاد و نام تو                          یک  عبادت است

پندهایی از حاج محمّد اسماعیل دولابی (رحمة الله علیه)



1- هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
 ۲- زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
 ۳- گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
 ۴- هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.
 ۵- تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحما نی و…. کار محبت همین است.
 ۶- با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.
 ۷- خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.
 ۸- ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله




خدای خوب من

عید قربان

مفهوم عید قربان


من یکی از روزهای خوب و مهم خدا هستم. آیا اسمم را می دانید؟ آیا می دانید مردم در این روز چه کار می کنند؟ اگر نمی دانید، اشکالی ندارد، چون من الان خودم را به شما معرفی می کنم.

من عید قربان هستم. یکی از بهترین روزهای خداوند. در این روز همه ی مسلمان ها شاد و سر حال هستند، آن ها خانه هایشان را مثل عید نوروز و عید فطر تمیز می کنند و لباس های تمیز و زیبا می پوشند و به عید دیدنی می روند. آن ها صبح زود برای نماز جماعت از خانه بیرون می روند، چون دعا و نماز در روزهای عید خیلی خوب است.

به مسلمان هایی که برای زیارت خانه ی خدا به مکه می روند، حاجی می گویند. حاجی ها باید در روز عید قربان هر کدام یک گوسفند قربانی کنند.


خیلی ها هم که در مکه نیستند و مسلمان هستند، گوسفند می گیرند و قربانی می کنند و گوشت آن را بین نیازمندان تقسیم می کنند.

شاید بپرسید چرا اسم من عید قربان است؟

حضرت ابراهیم را که می شناسید، او یکی از پیامبران بزرگ خداوند است. در این روز خدای مهربان به او دستور داد تا پسرش حضرت اسماعیل را قربانی کند. حضرت ابراهیم که خداوند را خیلی دوست داشت، قبول کرد. وقتی می خواست پسرش را قربانی کند، خدای مهربان به او گفت: تو در امتحان قبول شدی و حالا باید اسماعیل را آزاد کنی و این گوسفند را قربانی کنی. از آن موقع تا الان حاجیان، در روز عید قربان گوسفند قربانی می کنند.


منبع:تبیان

تدریس الگو یابی


ادامه نوشته

آماده کردن کتاب و جوایز دانش آموزان برای جشن شکوفه ها

ادامه نوشته